به گزارش شهرآرانیوز، نامش را همه شنیده اند. برای عدهای امید به زندگی و آب باریکهای برای دوران بازنشستگی است و برخی دیگر عطایش را به لقایش بخشیده اند؛ نه حق بیمه میدهند، نه امتیازی میخواهند؛ هرچه به خاطر دارند، دردسر و مشکلات بوده است.
تأمین اجتماعی در جایگاه یک سازمان بیمه گرِ عمومیِ غیردولتی، عهده دار پوشش بیمه اجباری و اختیاری بخش زیادی از افراد این شهر و همه کشور است؛ جامعه زیرپوشش دهها میلیونی دارد و معلوم است که با این حجم، دردسرهایش هم میلیونی است؛ به اندازهای که طبق آخرین اعلام دیوان عدالت اداری کشور، شکایت از سازمان تأمین اجتماعی در رأس شکایت هاست، آن هم به خاطر حجم نیروها و گستره خدماتش.
این روزها علاوه بر دغدغههای دیگر، نگرانی از افزایش سن بازنشستگی و محاسباتش یکی از بیشترین سؤالات و شاید بتوان گفت بدگمانیها درباره عملکرد این سازمان به حساب میآید. ابهامات و سؤالات فراوان این حوزه بهانهای بود که مهدی شفیعی را که از ۹ ماه پیش روی صندلی اداره کل سازمان تأمین اجتماعی استان نشسته است، پای میز گفتگو بنشانیم و از چند و، چون کارشان جویا شویم. فرصت اندک، مجال سخن گفتن از بسیاری حوزهها را نداد و شاید به فرصت دیگری برای ادامه گفتگو نیاز باشد.
۵۰ درصد جمعیت کشور تحت تأثیر تصمیمات سازمان است. شما اگر همین حالا وارد سایت سازمان شوید، همه موارد با توضیح وجود دارد؛ قوانین به روز و همه بخش نامه ها. کافی است سایت را مشاهده کنید. از نظر آسیب شناسی، تأمین اجتماعی یک سازمان بزرگ است با کلی دستورالعمل و ضابطه. دستورالعملها، نامهها و بخش نامه های بسیار زیادی دارد. مخاطب سازمان ممکن است در پنج سال یا ۱۰ سال یک بار به سراغ سازمان بیاید، آن هم برای موردی که مجبور است، مثل حادثه ناشی از کار یا چیزی شبیه آن. دلیلی هم ندارد که فرد عادی همه این قوانین، دستورالعملها و ضابطهها را بداند.
به همین دلیل نیازی هم نبوده است که سازمان این قوانین را برای مردم تشریح یا جایی در شهر نصب کند. سازمان هم مقصر نیست. قوانینی هست که تصویب میشود و کلی تبصره پشت آن وجود دارد. ما قانونی داریم که مربوط به سال ۵۴ است، اما بیش از صد قانون، دستورالعمل، ضابطه و رأی دیوان به آن اضافه شده، زیرا جامعه مخاطب ما بسیار گسترده است. از طرف دیگر بسیاری از قانونهای دیگری که تصویب میشود هم به ما ربط پیدا میکند، مثل قانون جوانی جمعیت که برخی از بندهایش به تأمین اجتماعی ارتباط دارد.
تقریبا، ۴۵ میلیون نفر مخاطب در کشور رقم کمی نیست؛ چون محدوده قوانین وسیع است، برای مردم عادی ابهام میآورد. پس این همه ابهام دو دلیل دارد؛ یکی وسعت جامعه مخاطب و دیگری قوانین فراوان. این یک عیب نیست. این هویت این سیستم است و نمیشود از مخاطب توقع دیگری داشت. مردم ابهام دارند تا وقتی که به دانستن آن نیاز پیدا کنند. هنر سازمان این است که میگوید اگر نیازی نداری که هیچ، اما به محض اینکه نیاز پیدا کردی، من یک درگاه ایجاد کرده ام که اطلاعات را در اختیارت میگذارم. قانونی داریم به نام قانون شفاف سازی. دستورالعملی که چند روز پیش صادر شده در سایت سازمان موجود است و همه این ها قابلیت جست وجوکردن دارد.
ببینید، مجلس آن را تصویب کرده، اما شورای نگهبان هنوز تأیید نکرده است و حتی احتمال ردشدن آن هم وجود دارد. باید قطعیت پیدا کند. تا زمانی که دستورالعمل مربوط به قانون صادر و به استانها ابلاغ نشود، هیچ نظری نمیتوان ارائه کرد.
بحث سازمان نیست. در جلسات هم گفتم اگر نگاه ما ملی باشد، تصمیمات خوبی گرفته میشود. هرگاه ملی نگاه نکردیم و موضوعات را حزبی یا مقطعی دیدیم، آسیب دیدیم. اگر اکنون در صندوقهای بازنشستگی و دیگر سازمانها به مشکل خورده ایم، به این دلیل است که آینده نگری نکرده ایم. مسئله این نیست که من خوشحال باشم، یا نه.
حق بیمه و بازنشستگی باید پشتوانهای داشته باشد. به دوستان بازنشسته گفتم فرض کنید بگویید حقوق را ۱۰ میلیون تومان اضافه کنید، سازمان هم قبول کند و انجام دهد، ولی این کار تا چندسال میتواند ادامه پیدا کند؟ منابعش از کجا تأمین میشود؟ علم بیمه میگوید پایداری منابع باید وجود داشته باشد که سازمان بتواند پاسخگوی نیاز آیندگان در دهها یا صد سال آینده باشد و حقوقشان را پرداخت کند.
قبلا ضریب بیمه شدگان دوازده به یک بوده است؛ یعنی دوازده نفر را بیمه میکردیم، درحالی که یک نفر بازنشسته میشد، اما اکنون ۴.۲ است یعنی ۴.۲ نفر بیمه میشوند و یک نفر بازنشسته میشود. قوانین مدام تغییر میکند. به عنوان نمونه از اسفندماه سه بار قانون بیمه کارگر ساختمانی تغییرکرده است. تا اسفند پارسال یک قانون بوده است، از اسفند ماه تا آبان یک قانون و از آن موقع تا امروز قانون دیگری را اجرا کرده ایم.
در بحث بیمه ساختمانی، مجلس ما را موظف کرده است تعدادی را بیمه کنیم. در استان خودمان ۴۶ هزار نفر از سهمیه کلان را به ما اختصاص دادند. این کارگران را بیمه کردیم، اما منابع را چه کنیم؟ پارسال سازمان بابت بیمه کارگران ساختمانی نزدیک به حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشت. این یعنی منابع با مصارف نمیخواند.
از نظر علم و محاسبات بیمهای صددرصد؛ البته اگر ما در سالیان قبل قوانین را درست تصویب و اجرا میکردیم، امروز نیازی به این قانون نبود. حرف من این است. الان هم میگویم مسئله مشاغل سخت و زیان آور، سازمان را به شدت درگیر کرده است. اکنون ۲۲ درصد بازنشستههای سازمان جزو مشاغل سخت و زیان آور هستند که ۱۰ سال زودتر بازنشسته میشوند. نظر بسیاری از کارفرمایان این است که ما نیرویی متخصص تربیت میکنیم، اما با قانون مشاغل سخت خیلی زود بازنشسته میشود و او را از دست میدهیم.
یعنی هم کارفرما نیروی متخصص را زود از دست میدهد، هم سازمان بیمه گر به جای آنکه ۱۰ سال دیگر حق بیمه دریافت کند، باید ۱۰ سال زودتر حقوق بازنشستگی را بپردازد. این به معنی هزینه دوبرابری است. یعنی کشور دوطرفه ضرر میکند؛ البته که ما قانون سخت و زیان آوربودن را رد نمیکنیم و بسیار خوب است، اما مثلا برای یک معدنچی.
در همه عمر کاری ام در سازمان تأمین اجتماعی بوده ام. با این قانون یک سال و شش ماه به خدمتم اضافه میشود، اما من نباید موضوع را شخصی ببینم و بگویم، چون این قانون به ضرر من است، نباید اجرا شود. باید ملی ببینیم. براساس آخرین آمار در استان خراسان نزدیک به ۲۷۰ هزار نفر مستمری بگیر داریم که همراه با خانواده حدود ۵۰۰ هزار نفر میشوند. این خانواده بزرگ را باید تأمین کنیم. نمیخواهم با منفعت شخصی نظر بدهم، اما این قانون نفع بیشتری برای بیمه شدگان و مستمری بگیران دارد.
بالاخره وقتی کسی بازنشسته میشود، نمیتوانید مستمری اش را پرداخت نکنید، درحالی که بیست یا سی سال هم حق بیمه گرفته اید. پس باید قوانینی باشد که ورود و خروج را متعادل کند. به مدیران تشکلات کارگری و کارفرمایی میگویم وقتی قرار است پیشنهادی بدهید، درست است که به صلاح سیستم خودتان توجه میکنید، اما حواستان به آینده کشور هم باشد. باید قانونی تصویب کنید که کارگر پنجاه یا صد سال آینده نفع ببرد و سازمانی که قرار است تعهد کند هم از عهده آن تعهد برآید.
یک نکته کارشناسی دیگر هم اضافه کنم؛ ارتباط بین سن امید به زندگی و سن بازنشستگی. سال ۵۴ که قانون تأمین اجتماعی تصویب شد، سن امید به زندگی بسیار پایین بود، در حالی که آمارهای جدید از ۷۸ سالگی سخن میگویند. سن بازنشستگی ما در شرایط عادی پنجاه سالگی است و برخی موارد هم داریم که در سن چهل سال بازنشسته شده اند؛ یعنی فردی بیست سال حق بیمه میدهد و سی سال حقوق بازنشستگی میگیرد. این باعث ناترازی بین دریافت و پرداخت میشود.
مردم شاید هنوز خیلی از آن مطلع نباشند، اما در عرصه خدمات تأمین اجتماعی دو تحول بزرگ داشتیم؛ یکی حذف دفترچه بیمه و راه اندازی نسخه الکترونیکی که هزینههای زیادی را به ما تحمیل کرد و دیگری اجرای خدمات غیرحضوری که از دهها میلیون مراجعه به سازمان پیشگیری میکند. این طرح تقریبا اجرا شد، اما برخی از چالشها که در ارتباط با سامانههای سازمانها و ارگانهای دیگر است، هنوز به طور کامل برطرف نشده و در حال پیگیری است. پیش از آن مراجعههای زیاد و صفهای طولانی داشتیم که دوران کرونا فرصت خوبی برای این تغییر شد. اکنون تعداد مراجعههای حضوری سازمان به شدت کاهش پیدا کرده است.
نرم افزار «تأمین من» هم در کنارش راه اندازی شده است که خدمات غیرحضوری به راحتی با آن انجام میشود. با همین برنامهها پارسال در شعب استان ۵۲۰ هزار نفر مراجعه کمتر داشتیم. تا شهریور امسال هم حدود ۲۳۰ هزار نفر کاهش مراجعه داشتیم. ما با لحاظ انواع خدمات، بیش از صد خدمت غیرحضوری داریم که البته این آمار جدا از استعلامی هاست. اینها مواردی است که پشت آن یک عملیات اجرایی وجود دارد.
یکی از خدماتی که سازمان پیگیر آن بوده ابتدا الکترونیکی کردن و غیرحضوری کردن اقدامات و اکنون هوشمندسازی خدمات است که نیاز است درگاههای مختلف را با هم لینک کنیم.
یکی از مشکلات ما با کارفرمایان در بحث فهرستهای بیمه بود که افراد شاغل حقوق و دستمزد درج شده در فهرستشان با حقوق و دستمزد واقعی شان مطابقت نداشت. اکنون همان جا که فهرست ارائه میشود، میتوان مشکلاتش را دید و برای رفع آن اقدام کرد. این فهرست هوشمند اکنون به شکل آزمایشی در شش استان در حال اجراست که مشکلات را برطرف کند.
بله. ما هنوز هم توصیه میکنیم به بیمه شدن. البته که خدماتمان در مراکز درمانی خودمان صفر تا صد رایگان است. یعنی دفترچه بیمه کارایی دارد.
این مورد در حوزه اختیار مدیریت درمان استان است.
آن هم در اختیار من نیست و در حوزه مدیریت درمان است.
جامعه کارفرمایی که اکنون به ۹۵ هزار کارگاه در استان رسیده است. جامعه کارگری و بیمه شدگان که شامل بسیاری از گروهها همچون قالی بافان، زنبورداران، کارگران ساختمانی، زنان خانه دار، دانشجویان، بیمه اختیاری و موارد دیگر هستند. خانواده بازنشستگان ما نیز حدود ۵۰۰ هزار نفر هستند، به همراه افراد تبعی. همچنین بیمه شدگان دوایر دولتی نیز هستند که قوانین خاص خودشان را دارند که اگر جمعیت استان را ۶ میلیون و ۸۷۰ هزار نفر برمبنای آخرین سرشماری حساب کنید، درمجموع ۳ میلیون و ۱۴۸ هزارو ۵۶۱ نفر زیرپوشش ما هستند. این آمار هرروز تغییر میکند و رقم هزینههای ما در استان ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است.
تقریبا شرایط استان همانند شرایط میانگین کشوری است. ضریب استان ۴.۲ است؛ ضریب کشور هم همین حدود است. ضریب زیرپوشش کشور بیش از ۴۵ درصد است و ما هم ۴۷ درصد هستیم که یکی د ودرصد با میانگین کشوری اختلاف داریم. تعداد افراد زیرپوشش ما در حقیقت باید ۱۰۰ درصد جامعهای باشد که میتواند تحت پوشش قرار گیرد و این یعنی بیمه همگانی.
اگر بخش خبری ۲۰:۳۰ را چند وقت پیش دیده باشید، حتما شنیده اید که رئیس دیوان عدالت اداری اعلام کرد سازمان تأمین اجتماعی در رأس شکایت همه سازمان هاست. دلیلش را هم البته خودشان گفتند به خاطر تعداد مراجعان و ذی نفعانش است که از همه ارگانها بیشتر است. اصلاح عناوین شغلی بیشترین عنوان شکایت بوده است. شاید سازمانی ۱۰۰ هزار نفر مخاطب داشته باشد؛ آن وقت ۱۰ هزار نفر شاکی برایش خیلی است، درحالی که سازمان ۵۰ میلیون نفر ذی نفع دارد که اگر یک میلیون نفر هم شاکی باشند، خیلی بیشتر از سازمانهای دیگر دیده میشود.
سامانه ۱۴۲۰ و سامانه CRM (سامانه ارتباطات مردمی سازمان تأمین اجتماعی) سامانه شکایات ماست. درعین حال شهروندان میتوانند به صورت حضوری به واحد ارتباطات مردمی هر شعبه هم مراجعه و موضوع را پیگیری کنند.
یکی از ایرادات رایج همین است. اصلا تابه حال رفته اید قانون چک را مطالعه کنید و ببیند چه نکاتی دارد که هنگام چک گرفتن، عواقب و اثرات آن را بدانید؟! من توصیه میکنم هر فردی که قرار است مغازهای راه بیندازد، قوانین تأمین اجتماعی و دارایی را مطالعه کند.
یکی از مواردی که پایه گذاشتیم بحث آموزش ذی نفعان و کارفرمایان است. اگر قوانین را بلد باشید، دچار گرفتاریهای آن نخواهید شد. گرفتاری ناشی از ناآگاهی است.
جای نگرانی وجود ندارد؛ چون در سازمان ما میتوانند نوع شغل، ماه و روز سابقه خود را روی سایت ببینند. سایت خدمات غیرحضوری سازمان با عنوان es.tamin.ir امکاناتی دارد که کاربران میتوانند سابقه و همه ویژگیهای خدمتی خود را مشاهده کنند که دغدغه هایشان برطرف شود.
تأمین اجتماعی یک ارگان عمومی غیردولتی است که به صورت هیئت امنایی و هیئت مدیرهای اداره میشود. ما حق بیمه گرفتیم و باید خدمات بدهیم. چنین نگاهی در منِ مدیر وجود ندارد. من یک زمان حق بیمه گرفتم و حالا باید خدمات بدهم. حق بیمه گرفتیم که خدمات ارائه کنیم؛ مثلا غرامت بارداری، غرامت دستمزد، بیمه بیکاری، مستمری و ازکارافتادگی. اینها وظایف ماست.
این ماجرا هم کشوری است، نه استانی. ما همیشه از دولتها طلبکار بوده ایم. این مبالغ ناشی از انباشتگی بدهی دولت هاست. باوجودی که ۱۰۶ هزار میلیارد تومان طلب ما با واگذاری پالایشگاه شازند تسویه شد و کمک بسیاری به تسویه بدهیهای ما کرد، اما همچنان منتظر وصول دیگر طلب ها، برای ارائه خدمات بهتر به مخاطبان هستیم.
آنها زیرمجموعه ما نیستند. صندوقهای بازنشستگی جدا هستند. تأمین اجتماعی، فرهنگیان و هرکدام جدای از هم مدیریتهای مختلف هم دارند و من اطلاعی از جزئیات وضعیت آنها ندارم.
سرمایه گذاریها هم مرکزی و کشوری است و شرکت شستا مستقل عمل میکند. تصمیم گیری و اجرای سرمایه گذاریها رأسا توسط شستا صورت میپذیرد.
همه میتوانند بیمه شوند. با استفاده از پوششهای بیمهای متنوع سازمان، امکان بیمه شدن برای همه وجود دارد. هرجا کارگاهی را شناسایی کنیم، کارگران آن را بیمه میکنیم. منظور از اینکه بخشی از جامعه زیرپوشش بیمه ما هستند این است که بخش زیاد دیگری هم از پوشش بیمههای دیگر همچون نیروهای مسلح، کارمندی، صندوق بازنشستگی کشوری و... برخوردارند.
بله، طرحهایی مثل بیمه بانوان، بیمه دانشجویان، بیمه ورزشکاران، بیمه حرف و مشاغل آزاد، بیمههای اختیاری و.
دقیقا به همین دلیل که بیشترین منبع درآمدی ما همین حق بیمه است، توقع داریم این حق بیمهها را هم کامل و هم به موقع پرداخت کنند که در غیر این صورت باعث میشود هم درآمد سازمان کمتر باشد، هم در تأمین هزینهها به چالش بخورد؛ زیرا سازمان براساس حق بیمه دریافتی خدمات میدهد و به این ترتیب بیمه شده متضرر میشود. پرداخت به موقع حق بیمه هم مهم است. برخی از افراد پرداخت حق بیمه را به روزهای آخر ماه موکول می کنند که دچار مشکلات سیستم اینترنتی و سامانه میشوند.
اعتراضات و مشکلات حوزه حقوق و دستمزد در حیطه وظایف اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.